پنج نکتهای که میتوان از بیتکوین آموخت
در چند سال گذشته شاهد بودهایم که کریپتو کارنسی یا پولهای دیجیتال مانند «بیتکوین» (Bitcoin) به اکوسیستمی چند میلیارد دلاری تبدیلشدهاند و صدها شرکت نوپا و بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سرمایهگذار مخاطرهآمیز را جذب کردهاند.
پولهای دیجیتال بدون شک نوآوری بزرگی در دنیای پرداختهای الکترونیک محسوب میشوند؛ اما در ضمن آموزههای گستردهای فراتر از دنیای مالی در اختیار ما قرار میدهند.
در اینجا پنج نکتهای را که رشد پولهای دیجیتال در مورد آینده نوآوری به ما میآموزد عنوان میکنیم:
۱- اطمینان نامتمرکز، پتانسیل گسترده -و درعینحال بهرهبرداری نشدهای- دارد
یکی از بارزترین جنبههای پروتکل بیتکوین این است که میتواند اطمینان ایجاد کند، حتی اگر هیچیک از هویتهای موجود در شبکه قابلاطمینان نباشند. این موضوع، فرضیه سنتی را که اطمینان باید از یک منبع منفرد و متمرکز جریان پیدا کند، نقض میکند. اطمینان نامتمرکز تاکنون بهصورت اصولی برای تسهیل معاملات مالی مورداستفاده قرارگرفته است. همچنین پتانسیل استفاده از این اطمینان برای توسعه مدیریت حقوق دیجیتال برای موسیقی، فیلم و دیگر محتواهای خلاقانه وجود دارد. این موضوع باعث میشود هنرمندانی که میخواهند به طرفداران خود اجازه دهند کارهای دیجیتال آنها را دوباره بفروشند، این کار را بدون ایجاد و مدیریت زیرساخت برای اداره نقلوانتقالهای دیجیتال و بدون اینکه نیاز باشد طرفداران در یک شبکه واحد بمانند، انجام دهند.
پولهای دیجیتال بدون شک نوآوری بزرگی در دنیای پرداختهای الکترونیک محسوب میشوند؛ اما آموزههای گستردهای فراتر از دنیای مالی نیز در اختیار ما قرار میدهند
اطمینان نامتمرکز همچنین میتواند برای مقابله با چالشهای مدیریت و یکپارچگی داده که توسط «دادههای بزرگ» ایجاد میشوند، استفاده شود.
۲-نوآوری را نیز میتوان نامتمرکز کرد
ما نمیدانیم فرد یا افرادی مانند «ساتوشی ناکاموتو» (سازنده پروتکل بیتکوین) خانههای خود را کجا بنا میکنند؛ اما این را میدانیم بعدازاینکه ناکاموتو بیتکوین را معرفی کرد، نوآوری در پولهای دیجیتال با سرعت فوقالعاده و در گوشه و کنار جهان رخداده است. اکنون هیچ شرکت یا منطقه جغرافیایی خاصی وجود ندارد که بتواند ادعا کند فضای پولهای دیجیتال متعلق به آن است. در عوض، این اکوسیستم شامل صدها شرکت در قارههای مختلف است که در تولید ایدهها، محصولات، خدمات و پایگاههای جدید بر مبنایی تقریباً روزانه، نقش دارند.
در مورد مراکز نوآوری مانند منطقه سیلیکون ولی آمریکا که تمرکز بالای استعدادها، سرمایهگذاری مخاطرهآمیز و شرکتهای فنّاوری موفق توانستهاند چرخه بازخورد مثبتی ایجاد کنند و عامل بروز استعدادها، سرمایه و داستانهای موفقیتآمیز بیشتری شوند، مطالب زیادی گفتهشده است. همه این مطالب درست هستند؛ اما پولهای دیجیتال به ما نشان میدهند که مدل دیگری هم وجود دارد که کاربردپذیر است: وقتی یک صنعت با افرادی همراه میشود که در دنیایی بهشدت مرتبط بزرگشدهاند و همکاری با مردم دنیا برای آنها بهراحتی ارتباط و همکاری با افراد در یک اتاق است، نوآوری سریع اتفاق میافتد.
۳- کاهش هزینه ذخیرهسازی دیجیتال درها را بهسوی روشهای جدید و گاهی خلاف انتظار طراحی سیستمها بازکرده است
اگر روزهایی را که ذخیرهسازی دیجیتال واقعاً گران تمام میشد به یاد بیاورید، ارزش ذخیرهسازی را فقط در کپی کردن بیشتر اطلاعات میبینید. شاید برای شما اتفاق نیفتد که سیستمی را طراحی کنید که هزاران کپی از یک اطلاعات را ذخیرهسازی کند.
اما تکرار در سطح گسترده، دقیقاً یکی از دلایل کارآمدی بیتکوین است. کلیه معاملات بیتکوین که تاکنون صورت گرفته، به مجموعهای از بلوکهای مرتبط به هم (ازنظر ریاضی) گروهبندیشدهاند. زنجیره حاصل از این بلوکها خبرنامهای عمومی را تشکیل میدهد که برای همه در دسترس است و در هزاران کامپیوتر مختلف در سراسر دنیا تکرار میشود.
پروتکل بیتکوین مثال فوقالعادهای از کاهش بیشتر هزینههای ذخیرهسازی است تا چیزی را که ۱۵ سال پیش معنا نداشت – یعنی ذخیرهسازی هزاران کپی از یکچیز – به مبنایی برای روش جدید طراحی ها تبدیل کند. پیشرفتهای مداوم در قابلیتهای ذخیرهسازی، برقراری ارتباط و رایانش، فرصتهای بیشتری برای ایجاد سیستمها با استفاده از رویکردهایی که درگذشته دور از انتظار بوده، ایجاد خواهد کرد. افرادی که بتوانند این فرصتها را ببینند، امتیازی برای نوآوری خواهند داشت.
۴-انتشار یک مقاله نوآورانه در اینترنت میتواند اثر عظیمی داشته باشد
در ژانویه ۲۰۰۹ شبکه بیتکوین راهاندازی شد؛ و ظرف مدت کوتاهی پولهای دیجیتال بهعنوان یکی از جالبترین و نوآورانهترین پیشرفتهای تاریخ فنّاوری پرداخت در سراسر دنیا شناخته شدند.
در محیط دانشگاه، اغلب این فرضیه وجود دارد که فقط مقالههایی ارزشدارند که فرآیند بازبینی دقیق را گذرانده باشند، حتی اگر این کار چند سال طول بکشد. در برخی رشتهها – مثلاً پزشکی – بازبینی دقیق برای حفاظت از جان مردم ضروری است؛ اما در بسیاری از حوزههای فنّاوری، تأخیرهای موجود ربطی به ایمنی مردم ندارد و عملاً این معنا را دارد که ایدههای نوآورانه قبل از اینکه علناً منتشر شوند و به تائید برسند، بیات میشوند. تصور کنید ساتوشی ناکاموتو تلاش میکرد مقاله معرفی بیتکوین را بهواسطه یک نشریه آکادمیک سنتی منتشر کند. اولازهمه، این مقاله درجا رد میشد، چون تعداد کمی از نشریات هستند که قبول میکنند مقاله نویسندگان ناشناس با اسم مستعار را چاپ کنند. دوم، حتی اگر این مانع را نادیده بگیریم، ناظران احتمالاً میگفتند که اطمینان نامتمرکز کارایی ندارد، بهخصوص وقتی میلیاردها دلار دارایی درخطر باشد. ناکاموتو در این صورت مجبور بود سالها صبر کند تا این مقاله چند بار برود و بیاید و رد شود تا اینکه شاید بالاخره روزی اجازه چاپ بگیرد.
در برابر این سناریوی فرضی، بنگرید که واقعاً چه اتفاقی رخ داد: ناکاموتو در اواخر سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفت خودش مقاله را چاپ کند و تنها چند ماه بعد، در ژانویه ۲۰۰۹ شبکه بیتکوین راهاندازی شد؛ و ظرف مدت کوتاهی پولهای دیجیتال بهعنوان یکی از جالبترین و نوآورانهترین پیشرفتهای تاریخ فنّاوری پرداخت در سراسر دنیا شناخته شدند.
۵- در چشماندازی که بهسرعت تغییر میکند، آموزش بیشتر در مورد نوآوری میتواند بهاندازه خود آن مهم باشد
در روز ۲۵ فوریه، بعدازاینکه سایت Mt.Gox، محل خریدوفروش بیتکوین در توکیو بسته شد، خبرگزاری سیانان خبری را تحت عنوان «ناپدید شدن Mt.Gox، آینده بیتکوین در تردید» کارکرد. منطق این تیتر مثل این است که بگوییم «تخریب پل در طوفان، آینده اتومبیل در تردید.»
بزرگترین مانع بر سر راه بهکارگیری مناسب نوآوریهای نوظهور بهواسطه پولهای دیجیتال فنّاوریهای مهم نیستند، بلکه دیدگاههای موجود در مورد این فنّاوریها، بهخصوص در محافل سیاست عمومی هستند.
این گسستگی در برخی جهات چیز جدیدی نیست. بهطورکلی، داستان نوآوری در عصر اینترنت تا حدی این داستان است که قانونگذاران و مطبوعات چگونه توانستهاند خود را با تحولات فنّاوری سازگار کنند. بههرحال نوآوری در فضای پول دیجیتال، سریعتر از هر حوزه تکنولوژیک دیگری روی میدهد و شکاف بین احساس و واقعیت را بیشتر میکند.در این محیط کاملاً دینامیک، نوآوریهایی به موفقیت میرسند که علاوه برنداشتن معایب فنی، از سوی افرادی که میخواهند درگیر گفتوگوی سیاستگذاری گستردهتر شوند، موردحمایت قرار گیرند.
مرجع: همکاران سسیستم
منبع:Forbes